وقتی بازی Thomas Was Alone رو شروع کردم گفتم که چهار تا عکس ازش دیدم و همه چیز را درباره اش فهمیدم. بازم از این بازی های پازل پلتفرمر که پر هستش از تعدادی مکعب در هر سایز و رنگی که آدم رو یاد خونه سازی می اندازه. تا حدودی حق با من بود. در نگاه اول این بازی دقیقا همینجوری به نظر می رسد(به جز قسمت خونه سازی!).ولی گمان نمی کردم چقدر به این مکعب های ریزه میزه اهمیت بدهم. یا چقدر مشتاقانه اون ها رو در ماموریتشان به دنبال یافتن جواب ها همراهی کنم. در آخر هم فقط می خواستم که خوشبخت بشن! همه چی که پول و ماشین نیست. مثل اینکه مکعب ها هم مهمن.


Publishers: Bossa Studios, Curve Studios, Mike Bithell
Genre: Platform, Puzzle
Platforms: PlayStation 4, Microsoft Windows, Android, Xbox One, PlayStation 3, PlayStation Vita, iOS, Wii U, GNU/Linux, Mac OS


در آغاز بازی توماس را مشاهده می کنیم که یک مامور AI می باشد که از یک اختلال متولد شده است و در دنیایی که با عقل او جور در نمی آید پا نهاده است. با این حال ادامه می دهد و کم کم نحوه ی فرود امدن و اینکه چه کارهایی باید برای هدایت فرود های خود انجام دهد را یاد می گیرد. برای مثال سقوط های برعکس بهترین راه برای عبور از موانع می باشد و آب که مایع حیات است پتانسیل نابود کردن او را دارد.با این حال تنهایی را قورت می دهد و پازل های بی پایان را یکی پس از دیگر حل می کند.
زمانی که توماس شروع به حل یک پازل می کند به یک آقای مکعبی کریس نامی برخورد میکند و با هم رفیق فاب می شوند. کریس کمی کوته فکر و به بیانی ساده تر امل است.اما به توماس اجازه ی رسیدن به مناطق مرتفع تری را می دهد.او یاری رساننده ترین شخصیت بازی است که در مسیر بازی بارها ظاهر می شود. و هر بار قابلیت خاص خود را داراست وشما کنترل آن ها را دارا هستید. در قسمت های اساسی بازی شما را مجبور به استفاده از قابلیت های خاص آنان برای رسیدن به مرحله های بعد می کند. اگر بخواهیم سختی بازی را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که Thomas Was Alone بازی ای نیست که آنرا سخت بنامیم. در این بازی کم پیش می آید که ندانید برای عبور از این پازل چه کاری باید انجام دهید. در بعضی اوقات بازی مهارت خاصی را از بازیکن می طلبد و دقت بسیار زیادی در پریدن ها می خواهد. که نتیجه اشباه پریدن هم را هم که خودتان می دانید دیگر!
ولی تمرکز روی مشکلات کوچکی که این بازی دارد همه برای پوشاندن مشکل اصلی است. بله،Thomas Was Alone از همان مشکلاتی رنج می برد که هر بازی پازل پلتفرمر دیگری از آن ها رنج می برد. پر است از تخیلاتی که فقط در فیلم های هالیوودی مشاهده می کنید. مثلا در یک جای بازی توماس به مدت دوازده ثانیه به اینترنت وصل می شود و سیر تا پیاز قصه را می فهمد و علاوه بر آن متوجه می شود که برای ادامه کارش چکار باید بکند. چه جوری از دنیای خود به دنیای موازی برود.(فک کنم اینترنت از اپراتور ایرانسل گرفته بوده!)
این داستان عجیب به صورتی گفته شده است که گیم پلی و روایت داستان یکدیگر را تکمیل می کنند. به طوری که آنها همواره جای یکدیگر را می گیرند و تضمین می کنند همواره اتفاقی خواهد افتاد که شما را سرگرم نگه دارد. صدای به یاد ماندنی Danny Wallace گوینده داستان نیز به بازی رنگ و بوی خاصی بخشیده است.اگرچه برخی شخصیت های بازی کمی کج و ناهموار به نظر می آیند ولی چه می توان کرد؟.
مانند بسیاری از شما من هم عناوین متعددی را بازی می کنم و پس از گذشت زمان تنها تعداد اندکی از آنها در ذهنم باقی می مانند. و از بقیه فقط تصویر هایی متحرک به جا می ماند . عنوان Thomas Was Alone چیزی بین این دو گروه می باشد.این بازی نظر مرا درباره ی بازی های پازل پلتفرمر به کلی تغییر داد. شما با پریدن ادامه می دهید ولی به خاطر خط داستانی قوی میخکوب می شوید.
این بازی با بهره گیری از عوامل مناسب پلتفرمر به موفقیت های خوبی رسیده و تجربه آن را به شما توصیه می کنم.


نمرات:
گرافیک:۸
گیم پلی:۹
صداگذاری:۹
جذابیت:۱۰
نمره نهایی:۹

نکات مثبت: کنترل مناسب , داستانی جالب و گیرا , گیم پلی لذت بخش و سرگرم کننده , شخصیت های گوناگون
نکات ضعف: بافت ظاهری برخی شخصیت ها , برخی از عوامل تخیلی درون گیم پلی

[تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]