سلام ، آیا این بازدید اول شماست ؟ یا
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: دانلود رمان به همین سادگی

  1. #1

    http://up.vbiran.ir/images/nrtfq8oe4y3n4ataqsc.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.png
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2018
    نوشته ها
    1
    محل سکونت
    ایران
    امتیازها : 1
    سطح : 1
    امتیازها: 1, سطح: 1
    تمام شدن سطح: 0%, میزان امتیاز صعود به سطح بالا: 1
    فعالیت کل: 0%
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    دانلود رمان به همین سادگی

    دانلود رمان به همین سادگی



    خلاصه:[تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.] می*گفت نباشم؛ چون حس می*کرد سادگی*اش این روزها خریدار ندارد؛اما داشت، من خریدار بودم همه*ی سادگی*های عاشقانه*اش را.قدم زدم کنارش در جاده*های سادگی، تا بفهمد من فقط عشق را با یک رنگ کنارش می*پسندم، آن هم به رنگ سادگی.اصلاً سادگی یعنی زندگی؛ یعنی خودت باشی و او دور از همه*ی حرف*هایی که نمی*ارزد حتی به گوش کردن. دور از لذت*هایی که فقط برای چند ثانیه و گذرا است و فقط زرق و برق دنیا.اصلا سادگی؛ یعنی خودِ خودِ عاشقی.


    پیشنهاد می شود
    دانلود رمان نفرین قرمز

    قسمتی ازداستان :

    قلبم بی*وقفه می*تپید. باز دلم برای دیدنش در لباس مشکی
    محرمیش ضعف می*رفت، با این*که محرم امسال با
    همه*ی سال*ها فرق داشت و می*تونستم دزدکی دیدش نزنم، کاری که سال*ها بود انجام می*دادم.
    درست از اون شبی که توی همین اتاق صداش رو شنیدم
    و نفهمیدم چرا قلبم به تپش افتاد و درونم آتیش به پا
    شد که با یک مشت و دو مشت آب خنک هم حالم جا نیومد،

    تازه با سلام کردن و دیدنش فقط کم مونده بود

    پس بیفتم و خودم اصلا نفهمیدم چرا این احساس*های تازه در من جون گرفته. آره دقیقا از همون شب لعنتی
    شروع شد این دزدکی دید زدن*هایی که برای یه دختر سنگین و متین زشت بود و بی*حیایی؛ ولی امان از قلب

    سرکشم که نمی*گذاشت این*کار رو تکرار و تکرار نکنم. دانلود رمان به همین سادگی می*گفت نباشم؛
    چون حس می*کرد سادگی*اش این روزها خریدار ندارد؛اما داشت، من خریدار بودم همه*ی سادگی*های عاشقانه*اش را.
    قدم زدم کنارش در جاده*های سادگی، تا بفهمد من فقط عشق را با یک رنگ کنارش می*پسندم، آن هم به رنگ سادگی.اتاق صداش رو شنیدم و نفهمیدم چرا قلبم به تپش افتاد و درونم آتیش به

    پیشنهاد می شود
    رمان حد طوفان | ف.سین کاربر انجمن یک رمان

  2. #2
    کاربر جدید

    http://up.vbiran.ir/images/nrtfq8oe4y3n4ataqsc.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.png
    کاربران عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    نوشته ها
    1
    محل سکونت
    تهران
    امتیازها : 1
    سطح : 1
    امتیازها: 1, سطح: 1
    تمام شدن سطح: 0%, میزان امتیاز صعود به سطح بالا: 1
    فعالیت کل: 0%
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال
    چه کار خوبی کردید که کتاب معرفی کردید
    منم به سهم خودم چنتا رمان و داستان معرفی میکنم

    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]
    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]
    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]
    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]

    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]
    [تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]

    کاش روزی برسه که هر ایرانی نیم ساعت تو روز کتاب بخونه. اون روز ایران بهشت میشه. مث سوئیس. مث فنلاند. کاش بخوایم و بشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •