همانطور که می دانید تا کنون 25 روز از آخرین ماه تابستان را گذرانده ایم و تا چند روز دیگر وارد فصل پاییز خواهیم شد. به راستی این عذاب آور ترین جمله ی ممکن است و بدترین احساس ممکن را در شما ایجاد می کند.(البته این مورد درباره فارغ التحصیلان صدق نمی کند). همین نیز این ایده را در ذهن بنده ایجاد کرد که نگاهی بر این فصل و اتفاقات اعصاب خورد کن آن داشته باشیم.
اینجا قرار است که در مورد هر چیزی که دلمان بخواهد حرف می زنیم یا به عبارتی واضح تر غر می زنیم و انتقاد میکنیم یا باز به عبارتی واضح تر الکی ایراد می گیریم تا دلمان خنک شود.هر اتفاقی! همین! کسی مشکلی داره؟
آرام پیش می رویم تا چیزی را از قلم نیاندازیم . اول بگذارید بدانیم پاییز چیست؟
پاییز دومین فصل سال ... (از پشت صحنه دارن اشاره می کنن خاک بر سرت و با انگشت عدد 3 را نشان می دهند) .... از این عدد متنفرم برای همین نمی گم ! اصلا چه می دونم به من چه مگه نمی دونی پاییز چیه؟
حالا که به خوبی فهمیدیم پاییز چیست (!) نگاهی بر اتفاقات آن و حتی گاها خارج از آن می اندازیم.
باز شدن مدارس و دانشگاه
همانطور که میدانید مدارس و دانشگاه ها باز شده و میلیون ها نفر به آغوش گرم کلاس و درس باز می گردند.OMG!. صادقانه بگویم این وحشت ناک ترین اتفاق است به خصوص برای گیمران! دلیلش را بعدا توضیح می دهم چون داغ دلم تازه شده و حسابی برایش کنار گذاشته ام!
بله همانطور که گفتم مدرسه آغاز شده و همانند همیشه برخی شروع می کنند به عمل پسندیده ی خرخوانی که گویا جدیدا اصطلاح زیبای "خرزدن" را به خود گرفته است. برخی نیز مانند ما تا پاسی از شب نشسته و در حال بازی کردن آنلاین بتلفیلد و هدشات کردن هستیم و دائما می گوییم ایشالا از سال بعد و هرگز نفهمیدیم این سال بعد چرا فرا نرسید؟ پس این تقصیر ما نیست تقصیر زمان است که اینطور شدیم و آینده ما را تباه کرد!
البته به دختران و صد البته پسران گل باید تسلیت گفت که باید بگذارند ابروهایشان دوباره پر شود. اگر جرات دارید در این زمان عکسهایتان را بر روی فیسبوک بگذارید!
این اتفاقات خارج از مدرسه بود حالا برویم سراغ اتفاقات داخل مدرسه.
وارد حیاط مدرسه می شویم و با خوشحالی به طرف دوستانمان می دویم و خواهیم دید که "نیما سوسول" پارسال سبیل در آورده و برای خودش مردی شده است! ناظم, مدیر, معلم و ... شروع می کنند به سخنرانی بر روی میکروفون و بعد از چند دقیقه میفهمند که میکروفون خاموش است , آن را روشن کرده و باز نیز سخنان خود را از سر می گیرند و تا وقتی که آفتاب در بالای سرمان قرار گیرد ادامه پیدا می کند و خواهیم دید که ما پشت و پاهایمان شروع به لرزیدن و درد گرفتن می کند ولی اینان همچنان با تلاشی بسیار و همتی مضاعف در حال ادامه سخنرانی های خود هستند. هر بار که می خواهیم خودمان را تکانی دهیم و بچرخیم از ناظم محترم یک پس گردنی را دریافت میکنیم! پس از آنکه حرفی باقی نماند و همه موافق اتمام سخنرانی ها بودند به سر کلاس می رویم. خرخوان ها به سرعت بر روی ردیف های اولی نشسته و آنجا را تا همیشه برای خود رزرو می کنند و ما نیز آرام آرام به ته کلاس می رویم. دانش آموزان با خوشحالی در حال صحبت با یکدیگر هستند و ناگهان در بین یکی از دیالوگ ها شاید چیزی شبیه به این را بشنوید :"آهنگ جدید امیر ففلو رو شنیدی" یا "کالاف دیویدی 67 رو بازی کردی " و حالتی شبیه به حالت تهوع نسبت به اطرافیانتان به شما دست دهد.
معلم ها به صورت Random وارد کلاس ها می شوند ! این اتفاق تا یک هفته ادامه پیدا می کند. همه ی آنها باز نیز شروع به سخنرانی کرده ولی از آن وحشت ناک تر این است که معلم ریاضی به کلاستان بیاید ! آنگاه در کمال ناباوری خواهید دید که در اولین روز مدرسه شروع به تدریس و ور رفتن با معادله ها و حتی صدا کردن دانش آموزان نگون بخت (ردیف های آخری به ویژه بنده) به پای تخته برای حل مسئله می کند.راحت قابل پیش بینی است که آنان نیز عملا چیزی نمی دانند و به شدت تخریب شخصیتی می شوند! مسائلی که به گفته ی آنان آسان است اما بعدها خواهیم فهمید که در کنکور 1379 آورده شده است! مسئله ی تعجب آور تر این است که قرار می گذارد که جلسه ی بعد نیز امتحان بگیرد...
بذارید کلا دیگه از این مورد بگذریم که تفکر درباره آن نیز وحشتناک و عذاب آور است! برای دانشگاه هم بعضی از موارد آن
شبیه بالا است (البته با فاکتور گرفتن از ایستادن در حیاط و پس گردنی) به طوری 20 الی 30 جلسه دیرتر در آنجا حاضر می شوند
مثل اینکه چیزی را نیز یادم رفت: برگ درختان هم می ریزد
موج بازی ها !
اگر تا اینجای مطلب را Skip نکرده باشید, در بالا گفتم که مدرسه برای گیمران عذاب آور است و دلیل آن نیز دقیقا این است. (در پشت صحنه اشک در چشمان عرفان و مجتبی جمع شده است). ما که در تابستان انقدر توی )Watch Dogsکه هنوز ترجمه دقیقی برای آن ارائه نشده است و حزب های مختلف گیمری هنوز در حال بحث بر سر آن هستند!) هی زرت زرت چراغ راهنما هک کردیم و Ride to hell (عنوانی که برای رستگاری باید حتما آن را بازی کرد) بازی کردیم یا با مگس ها بازی می کردیم و حتی در کمال ناباوری از اتاق بیرون امده و با دوست و آشنایان به صحبت می پرداختیم, حالا دقیقا زمانی که برروی صندلی مدرسه نشسته ایم سیل بازی ها جاری می شود. دقیقا الان می خوام بنیان گذار این سیاست پیدا کنم و تا حد مرگ کتک بزنم تا کمی آرام شوم. این انصاف است؟ بعدا می گویند چرا گیمرها عصبی هستند! حالا کوتاه بودن تابستان و گرم بودن هوا هم یه طرف.
در این میان عناونین خفن Call of Duty ) که اکثر شما آن را kalaf DVDمی خوانید)و )Assassin Creed که جدیدا نام زیبای Ass ass in را به خود اختصاص داده است!) هم در راه اند. این ها عناوینی هستند که بچه 6ساله همسایه به هنگام بازی کردن آن خود را "گیمر” می داند! این هم بیش از هر چیز برای یک گیمر کهنه کار اعصاب خورد کن تر است!
(عرفان با چشمانی اشک آلود اشاره می کند که خفه شو!)
اسمارت فون ها
نسل بعدی اسمارت فون ها هم عرضه می شوند. دراین میان سهام داران هر شرکت از شرکتی که بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند به شدت و مانند یک مرد دفاع می کنند و چه فحش های آبکشیده ای که نمی خورند و چندها بار که بن نمی شوند! از بزرگ سهام داران این جمع, سهام داران شرکت سامسونگ و اپل هستند. این دو گروه به شدت از یکدیگر متنفرند و هر دو اعتقاد دارند که طرف مقابل از شرکتشان کپی کرده است و چنان به سروکله همدیگر می پرند که سایت و یا انجمن مربوطه به خود می لرزد و در این میان سهام داران htc و Sony شروع به صلوات فرستادن برای خاتمه دعوا می کنند ولی گاهی می بینیم که در کمال ناباوری به جنگ ملحق شده و اعتقاد دارند که هر دو از شرکتشان کپی کرده اند!
مراسمات
از اتفاقات اعصاب خورد کن دیگر. هنگامی برای فردا 4 عدد امتحان داریم مراسم VGA...VGX ,CES و.. در حال اجرا است.
هنگامی که بوی این مراسم ها می اید دانشمندان, محققان , شاعران ,نویسندگان, سوسیالیست ها, اینترناسونالیست ها , کمنوسیت ها ,فمنیست ها , ژورنالیست ها , لیبرالیسم ها, راشیتیسم ها (!)و هر چیز دیگری که بهتر از بنده می دانید دور هم جمع شده و نظراتی قابل تامل را می دهند. مثلا یکی می گویند Note 7 همره با یک سنسور اندازه گیری قند خون و بدنه ی فولادی معرفی می شود یا یکی دیگر می گوید iPhone 8 دارای صفحه نمایش 15 اینچی خواهد بود یا یکی دیگر که زیاد به مغزش فشار می آورد می گوید Exynos 8563 معرفی شده و 68 هسته همزمان با هم فعالیت خواهند کرد.
یا برخی مانند بنده در حال حل معادله ای سخت و طولانی هستند درباره اینکه کدام بازی GotY (تلفظش به اینگلیسی میشه جوتی ) خواهد بود. معادله ای که 99% اوقات جوابش اشتباه می شود وما باید طبق شرط های احمقانه مان تا 6 ماه آواتار جاستین بیبر را در فروم ها و شبکه های اجتماعی گوناگون بذاریم
حالا بریم سراغ ورژن بعدی مراسمات! بعله! فکر کردی مراسم همینه یکی دو تا چیز معرفی کنن بره؟ خیز منظورم اون یکی مراسماته!
در این فصل به دلیل آب و هوای خوب و خاک حاصلخیز (!) عروسی ها شروع می شود. بنابراین در شبی که باید 45 تا کتاب رو تموم کرده باشیم در عروسی ها در حال قر دادن و رقصیدن هستیم.
کاربران!
این مورد دیگر فقط مربوط به پاییز نیست .
باور کنید وقتی می گویند خوبیه یک سایت به کاربرانش است راست می گویند! وقتی کابران نباشند همه مدیرا باید برن یه گوشه و با موبایلشان Unearthed بازی کنند! اما کاربران نیز باید کمی مراعات بکنند و قوانین رو زیر پا نگذارند.آندروید کده همیشه کابرانی عالی را داشته است و دارد اما در طول این مدت شاهد واقعه ای عجیب بودیم , از وقتی که جزیره ی بن شدنگان توسط مهرداد تاسیس شد اکثر افراد مشتاقانه خواهان رفتن تعطیلات تابستان به آن شدند غافل از اینکه اگر بروند دیگر راه برگشتی نیست! اکثرا نیز دو دسته اند. دسته اول کسانی هستند که پس از ورود به انجمن , 58 تا اکانت دیگر می سازند تا نگویند که فلانی بود و فقط یک اکانت داشت! دسته ی دیگر لقمان را الگوی عمل خود قرار داده و برعکس قوانین عمل می کنند تا رستگار شوند کلا اینها برای رفتن به اون جزیره لحظه شماری میکنند. اما بدانید و آگاه باشید که قرار است در آن جزیره در زیر نور آفتاب با تلویزیون سیاه و سفید 163 بار Ride to hell و Unearthed بازی کنید و گرنه باید 75 مثال انتگرال را حل کنید.
در سوی دیگر کاربرانی هستند که به دلیل بی اطلاعی نظراتی را می دهند که آدم شاخ در می آورد. عزیزان من قبل کامنت دادن حداقل کمی فکر کنید.
سایت ها
سرازیر شدن بازی ها شامل بازی های آندروید نیز می شود و گویا همین چالشی جدید را در میان سایت های آندرویدی به وجود آورده. آن هم این است که کدام یک بازی را زودتر بگذارند.برای همین همزمان در 3, 4 سایت می بینیم که نوشته اولین سایت گذارنده ی این بازی و همه میان و به آندرویدکده ایراد می گیرند که 0.000000000023 ثانیه زود تر شما بازی رو گذاشیتم و یا حتی در کمال ناباوری آنهایی که خود کپی می کنند با نقشه و نیرنگ, انگ کپی را به دیگری وارد می کنند و به برنده شدن در فلان جشنواره می نازند که گویا در Bafta برنده شده اند. عزیزان من شما که رقیب یکی یکدانه آندروید کده نیستید و نخواهید بود! به این دسته از سایت ها اعلام میکنم که بدانید و آگاه باشید, ما اینجا آیدن پیرس رو داریم (مجتبی) ما اینجا ترور فیلیپس رو داریم (خودم) اعصاب هم نداریم :D با مشت و لگد و موبایل (!) میاییم و حسابتون رو میرسیم
می بینید که این اتفاقات این فصل زیبا را بر ما کوفت می سازد و کسی اعصاب ندارد!
این مطلب صرفا برای آوردن یک لبخند زیبا بر روی لب هایتان و تا حدی هم برای همدردی نوشته شده است بنابراین اگر باعث ناراحتی کسی شده ام معدزت می خوام!
علاقه مندي ها (Bookmarks)