سلام ، آیا این بازدید اول شماست ؟ یا
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: برگرفته از اعماق یک شوتر خاطره انگیز | نقد و بررسی Deus Ex: The Fall

  1. #1
    سرپرست انجمن

    http://up.vbiran.ir/images/nrtfq8oe4y3n4ataqsc.pnghttp://up.vbiran.ir/images/nrtfq8oe4y3n4ataqsc.pnghttp://up.vbiran.ir/images/nrtfq8oe4y3n4ataqsc.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.pnghttp://up.vbiran.ir/images/x8yx5wzjnfalz1ga8oa8.png
    سرپرست انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    499
    رام موبایل
    7.0
    محل سکونت
    ÂK
    تشکر
    2,583
    تشکر شده 1,399 بار در 402 ارسال
    نوشته های وبلاگ
    18

    برگرفته از اعماق یک شوتر خاطره انگیز | نقد و بررسی Deus Ex: The Fall

    زمانی که برای اولین بار نامی از عنوان Deus Ex: The Fall برده شد،بسیاری از هواداران قدیمی این بازی،گمان کردند یک بار دیگر با یک عنوان AAA و کنسولی طرف اند،اما در نهایت،تنها چیزی که برایشان وجود داشت،نا امیدی بود.چشیدن طعم یک نقش آفرینی بسیار بزرگ مانند سری Deus Ex،تجربه ای است که هواداران این عنوان بر روی پلتفرم های اصلی(pc,PS3,X360)می خواستند،و خبر عرضه شدن آخرین نسخه از این سری،یعنی Deus Ex: The Fall،آن هم برای پلتفرم های همراه(iOS,Android)به جز یک خبر بد برای هواداران قدیمی این سری،چیزی بیش نبود.اما در جبهه ی دیگر،این خبر به یکی از مهم ترین رویداد های پلتفرم های همراه مبدل شده بود و انتظار بسیاری از آن می رفت.اکنون این عنوان در دست ماست.شاید تعداد کسانی که از این رویداد ناراحت شدند،بیشتر از امثال ما ها باشد که اخبار پلتفرم های همراه را پیگیری می کنیم،اما باید قبول کرد نقش اسمارتفون ها و تبلت ها روز به روز در صنعت گیم پررنگ تر و پررنگ تر می شود،و در این بین،این ناشر های بزرگ هستند که می توانند کلمه ی “محدودیت” را از روی این دیوایس های همراه بردارند.


    Genre: FPS,RPG
    Developer: N-Fusion in colloboration with Eidos Montréal
    Publisher: Square Enix
    Platform: iOS, Android
    Engine: Unity
    (Release date: July 10, 2013 (iOS) ; January 22nd, 2014 (Android
    Price: $6.99


    از هواداران DX بوده اید؟!


    صحبت کردن درباره آزادی عمل در بازی های رایانه ای،با ذکر مثال کار آسانی است.اما شاید برای کسانی که دارند این مقاله را مطالعه می کنند،کمی عجیب باشد تا برای شناخت بهتر سری DX به سال ۱۹۹۹ فلش بک بزنیم.اولین سری از سری Deus Ex (یا DX)در سال ۱۹۹۹ عرضه شد و این در حالی بود که واکنش گیمران نسبت به آن چندان هم مثبت به نظر نمی رسید .در واقع این بازی یک روایت پیچیده ی سیاسی با تم خاصی بود ، نه یک شوتر معمولی و عامه پسند .پیچیدگی ساختار کلی این بازی از جمله عواملی بود که باعث شده بود گیمران “کم حوصله شوتر باز” به سمت آن نروند و از تجربه آن لذت نبرند. در این میان،این بازی طرفداران وفا داری نیز پیدا نمود که DX را شاهکار به تمام عیار قلمدار می کردند و هیچ عنوانی را نظیر آن نمی دانستند . همانطورکه ذکر شد،نو آوری های انقلابی بازی ، برای بسیاری قابل درک نبود ، اما در نهایت این هواداران و منتقدان بازی بودند که توانستند عظمت این بازی را در تاریخ حیات بازی های رایانه ای به ثبت برسانند.اکنون DX شده بود عنوانی که هرکسی به ستایش آن می پرداخت.حتی اگر تجربه اش نکرده بود.حتی اگر برایش خسته کننده بود.حتی اگر جنبه های سیاسی،مذهبی،فرهنگی آن را درک نکرده بود.حتی اگر…




    با این اوصاف،DX به یک چیز فراتر از یک عنوان تبدیل شده بود و تفاوت بسیار زیادی با سایر شوتر های اول شخص پپدا کرده بود.تفاوتی که اسم آن را می توانید بگذارید تجربه ی کاملا متفاوت.اکنون یک عنوان کاملا جدید و محبوب خلق شده بود و بسیاری منتظر بودند تا دنباله ای به مراتب بهتر را تجربه کنند که تکمیل کننده DX باشد.اما اصولا ادامه دادن یک فرانچایز موففق کار سختی است . در نسل هفتم نیز این اتفاق کم رخ نداده است.(یعنی ادامه دادن یک عنوان محبوب و در نهایت شکست خوردن).نسخه ی دوم DX با نام Invisible War عرضه شد و فاجعه رخ نمود!این عنوان ارزش DX را در بین هواداران قدیمی پایین آورد و در نهایت باعث دلسردی آن ها شد. چندی گذشت و Eidos در خاموشی به سر می برد و انتظار می رفت که نسخه ی سومی در کار باشد،تا آبروی از دست رفته ی DX را دوباره بازگرداند . Eidos با توجه به این که در آن زمان نمی توانست به داستان نویس اصلی و طراح کلی آن دسترسی داشته باشد ، تصمیم گرفت که داستان نسخه ی سوم را مبنی بر یک مقدمه یا Prequel سامان بخشد . شاید می پرسید چرا ادامه ای برای DX ساخته نشد ؟ باید گفت اولا بسیاری از کسانی که نام DX را شنیده بودند،از تم کلی داستان و رویداد های آن خبر نداشتند و ثانیا وجود یک مقدمه می توانست موجب شود که مخاطبان نسخه ی سوم DX بیشتر از قبل شود.از آن جایی که ادامه یDX یعنی نسخه ی دوم این بازی،یک داستان حساب شده نداشت(روایت موفقی نداشت)،به احتمال بسیار فراوان ادامه دادن آن باعث می شد که ریشه ی داستان نسخه ی سوم، آن طور که باید شکل نگیرد.




    از جمله مواردی که باعث شد داستان Deus Ex: Human Revolution (یا DXHR) این گونه (یعنی به صورت مقدمه) شکل بگیرد، موارد ذکر شده هستند.داستان HR (که نسخه ی سوم محسوب می شود)بر می گردد به سال ۲۰۲۷٫یعنی ۲۵ سال قبل از هر آنچه که در DX شاهد آن بودیم.این یعنی تولد زود هنگام سیستم هایی که توانایی انسان را افزایش می بخشد.همان طور که می دانید ،۲۵ سال قبل،یعنی تکنولوژی ۲۵ سال گذشته و این تم(کلی)در HR رعایت شده بود.برای مثال سیستم Nano augmentation که بیشتر تکنولوژی های ارتقایی DX را تشکیل می داد،در HR وجود نداشت.به هر حال از اسم HR پیدا بود که انقلابی در راه است.این انقلاب،همان افزایش توانایی انسان با تکیه بر تکنولوژی روز می باشد.و البته همه هم موافق آن نیستند.در روایت داستان ،افرادی نیز هستند که ذهنیتی قدیمی نسبت به این موضوع دارند.(همان افزایش توانایی های فردی و غیر طبیعی ). Human Revolution،روایتی عظیم از انقلاب تکنولوژی انسانی و در کنار آن،بیان کننده ی واکنش های انقلابی اقوامی است که با این شیوه ی استفاده از تکنولوژی مخالفت اند،و آن را عملی غیر اخلاقی می خوانند.


    موارد ذکر شده،کلیتی از سری DX محسوب می شود و اگر بخواهیم دلیل محبوب بودن آن را به طور خلاصه شرح دهیم،باید بگوییم هر کسی می تواند یک تجربه ی خاصی از این سری داشته باشد.DX تنها یک سبک نبود.افزون بر یک شوتر عالی،المان های نقش آفرینی و مخفی کاری آن عالی بودند.اگر بخواهیم مثالی را ذکر کنیم و تأکید کنیم که DX تنها از آن الگو گرفته،اشتباه بزرگی را مرتکب شده ایم . این عنوان یک ترکیب خوشساخت است.هر کس می تواند هر طور که میلش می برد ،آن را تجربه کند.یعنی در نهایت بازیباز از تجربه ی دلخواه خود،لذت می برد.DX شما را محدود به یک مسیر (یا به اصطلاح گیم پلی خطی) نمی کند و راه های بسیاری برای به پایان رساندن مراحل (و به پایان رساندن بازی) وجود دارد . وجود انتخاب های متفاوت در طی بازی ، موجب رویداد های گوناگون می شود و این چیزی است که گیمران دوستدار نقش آفرینی می خواهند و انتظارش را می کشند.افزون بر اینکه هر بار بازی کردن این گونه عناوین می تواند تجربه متفاوتی ارائه دهد ، بلکه برای با خبر شدن از روایت های مختلف داستان و امتحان کردن راه های مختلف یکی دیگر از عواملی است که باعث می شود یک گیمر، DX را چندین بار به پایان برساند . البته در این بین ، بسیاری هم با ما هم عقیده نیستند . زیرا کوچک ترین اشتباه در طی یک ماموریت ، باعث دلسرد شدن آن ها از بازی می شود و یا به عبارتی بهتر،ساختار گیمپلی DX برای آنها پیچیده به نظر می رسد.آن ها با DX نمی توانند ارتباط برقرار کنند،زیرا (شاید !) یک FPS صرفا اکشن را به آن ترجیح می دهند،زیرا حوصله انتخاب های متفاوت با رویداد های مختلف و روایت های گوناگون را ندارند.افزون بر تمام ارزش های این سری ، باید اعتراف کرد که ساخت چنین عناوینی بسیار سخت تر، پرهزینه تر و طولانی تر از عناوین صرفا شوتر می باشد . علاوه بر همه ی موارد ذکر شده ساخت چنین عنوان هایی که بازار (به اصطلاح تحلیل گران) به آن وابسته نیست ، ریسک پذیری بسیار بالای شرکت سازنده را نیز می طلبد.






    روایتی بر مبنای DX های پیشین
    (توجه: در این بخش داستان بازی تا حد زیادی اسپویل می شود!) در مخفیگاهی در کوستو ریکا ، بن ساکسون و آنا کلسو در حال قایم شدن از دست جارون نامیر و همچنین نیرو های ویژه او (Tyrants) هستند . آنا از مرگ مافوقش (مت رایان) که توسط tyrants کشته شد ناراحت است. بن نیز هنوز به یاد همگروهی اش که در استرالیا کشته شده است (sam Duarte) می باشد .آنا و بن از اثرات رد تقویت مکانیکی بخاطر کمبود جهانی Neuropozyne که یک دارو برای ضعیف کردن سیستم ایمنی بدن برای قبول کردن تقویت است ، رنج می برند . ساکسون بخاطر حرف های جانوس (که فردی اسرار آمیز است) راهی پاناما سیتی می شود تا داروی بیشتری گیر بیاورد . در پاناما ، به او یک داروی دیگر پیشنهاد می شود : Riezine ، یک داروی ارزان تر که هنوز در مرحله تست است که در همان حال در خیابان ها به فروش می رسد ، بن سرانجام داروی نوروپوزین را برای خود و آنا از یک دکتر داخلی به نام کامیلا کاردوسو می گیرد . پس از اینکه بن تمام بازار سیاه را برای یافتن Riezene زیر و رو می کند ، در می یابد که کارمند قبلی اش (Belltower) در حال نظارت کردن داروی غیر مجاز و کشنده Riezene است که سازنده اش شرکت Zaaphire Biotech می باشد.


    با کمک Alex Vega ، خلبان ناراضی Belltower ، بن سعی می کند که یک بازرس بهداشت جهانی را در مورد دست داشتن Belltower آگاه کند. به هر حال وقتی بن به بازرس بهداشت می رسد شاهد به قتل رسیدن او توسط مامور جدید Tyrant به نام Sam Duarte، میشود. بن در حالی که شوکه شده به آنا خبر می دهد که به مخفیگاهشان باز نگردد.
    بن، به مرکز عملیات Belltower نفوذ می کند و در آنجا با الکس دیدار می کند. آنها پاناما را ترک کرده و به سمت قرارگاه Zaaphire Biotech در استرالیا می روند .در آخر بازی نیز Jaron Namir و Sam Duarte به گروه خود قول می دهند که ساکسون خواهد مرد و بازی با پیغام “To Be Continued” تمام خواهد شد .






    DX هم با محدودیت دست و پنجه نرم می کند!
    اما چگونه انتظار ما از این عنوان تا این اندازه بالا رفت؟علاوه بر وجود المان های نسخه ی اصلی و هسته ی قوی گیمپلی،این عنوان به طور کلی یک تجربه کامل از ژانر first-person shooter همراه با المان های نقش آفرینی را به موبایل آورده است،واین به تنهایی یک گام بزرگ از سوی اسکوئر انیکس (ناشر بازی)، N-Fusion و Eidos Montréal به شمار می رود.حتی قبل از انتشار بازی،ناشر آن به طور رسمی اعلام کرده بود که بسیاری از المان های نسخه ی اصلی در این بازی قرار خواهند داشت و به طور کلی شباهت این عنوان با سری گذشته بسیار زیاد خواهد بود.به طور کلی هسته ی گیم پلی بازی به نسخه ی Deus Ex: Human Revolution وفا دار است.بیشتر روند گیمپلی در Panama City رخ می دهد.یعنی جایی که Ben Saxon دستورات زیادی را اجرا خواهد کرد.(از نفوذ های این شخصیت با ویژگی های منحصر به فردش گرفته تا قتل های متعدد و هک کردن و مخفی کاری)جالب است در این میان ادعای عجیب نویسنده ی Portable Gaming Region را بشنوید:می توانم ضمانت کنم که شما در طی بازی تا قبل از پخش شدن لیست سازندگان آن خسته نمی شوید ! به طور کلی ،گیم پلی بازی را می توان در دو نوع مختلف پیمود.یکی از آن ها اکشن محور است.یعنی به قتل رساندن هر آن چه که در روی صفحه نمایش دیوایس شما ظاهر می شود.این دو نوع مختلف تقریبا در تمام mission ها قابل پیاده سازی است.در مقایسه HR با DX،می توان بیان کرد بسیاری از موراد وفا دار بوده به نسخه اول،اما آزادی عمل در آنبه گونه ی دیگر پیاده سازی شده است.چگونه؟اگر هر دو عنوان را تجربه کرده باشید خواهید دریافت که DX به مراتب آزادی عمل بیشتری به بازیباز می داد و زمانی که HR عرضه شد،بسیاری از المان های خاک خرده و دوست داشتنی DX در آن یافت می شد،اما به مراتب کم تر و محدود تر.مراحل بازی شباهت زیادی به اولین نسخه داشت،اما کوتاه تر بود و از آن مهم تر،با وجود انتخاب های مختلف،نتیجه نهایی تغییر چندانی نمی کرد.(منظور از انتخاب متفاوت،این است که چگون یک مرحله را طی می کردید،برای مثال به صورت مخفی کاری یا این که به صورت مستقیم وارد مبارزه می شدید یا…)




    اگر کمی با جو HR آشنایی داشته باشید، یا از طرفداران این بازی بوده اید،حتما با شباهت هایی میان TF و HR برخورد خواهید کرد.TF به مانند Human Revolution ،دارای شخصیت های متفاوتی می باشد و هم چنین اطلاعاتی قبلی(و پیش نیاز برای شناختن بهتر آنها)به سرعت به شما داده می شود.همچنین اطلاعاتی به شما داده می شود که از اتفاقات گذشته سر چشمه می گیرد.احتمالا در بسیاری از منابع خارجی مشاهده کرده اید که داستان این بازی بر پایه ی کتاب Deus Ex: Icarus Effect بنا شده است.نویسنده ی این کتاب جناب جیمز سالو (James Swallow) می باشد،یعنی کسی که در داستان نویسی HR نیز کمک بسیاری به تیم سازنده کرد.
    بد نیست از استدیو N-Fusion نیز اطلاعات مختصری داشته باشیم،چون یکی وظیفه های اصلی ساخت TF بر عهده ی این استدیو بوده است. N-Fusionدر New Jersey (که تقریبا یک ساعت با New York فاصله دارد) واقع است و در سال ۱۹۹۷ کار خود را با هدف آوردن تجربه های متفاوت بر روی پلتفرم های گوناگون (و مخاطبان وسیع) آغاز کرد.در حال حاضر نیز این استدیو برای pc،کنسول های خانگی و موبایل بازی هایی را توسعه می دهد.در سال های اخیر،این استدیو با ناشر (publisher) های(و شریک های تجاری همچنین) متفاوتی کار کرده است،و این همکاری در نهایت به توسعه پروژه های مختلفی بر روی پلتفرم های مختلف انجامیده است.اما مهم ترین چیزی که ما در این استدیو دنبال آن می گریدم،کارنامه ی آن است.متأسفانه در این کار نامه، آش چندان دهنسوزی یافت نمی شود.برای مثال می توان به عنوان Hour of Victory اشاره کرد که یکی از بد ترین های X360 بود.(که از ۳۳ نقد انجام شد،میانگین نمره ی آن ۳۷ شد از ۱۰۰ که عمق فاجعه را می توان در آن درک کرد!لازم به ذکر است که ژلنر این بازی شوتر اول شخص بود و در سال ۲۰۰۷ عرضه شده بود)با این حال،TF را نیز باید به کارنامه ی این استدیو افزود،هر چند همان طور که می دانید،همکاری Eidos Montréal نیز با N-Fusion باعث شده که عنوان نهایی،انتظارات را بالا تر از گذشته ببرد.در واقع بهتر است کارنامه ی N-Fusion را فراموش کنید(!)،زیرا تأثیری که Eidos Montréal بر ساختار کلی بازی گذاشته،یکی از عواملی است که باعث می شود TF را یک عنوان مجزا لز سایر عناوین بنامیم.




    طراحی کنترل های لمسی در این بازی عالی اند و یکی از بهترین هایی هستند که تا به الان مشاهده کرده ایم . همانطور که می دانید کاور گیری و تیر زدن هنگام راه رفتن و نشانه گیری سریع از مشخصه های بارز یک FPS هستند. بیشتر FPS ها در اسمارتفون ها و صفحه های لمسی یا از یک آنالوگ مجازی و یا از سیستم لمس کردن یک نقطه برای رفتن به آن یا لمس برای نشانه گرفتن به آن استفاده می کنند اما DX: The Fall در واقع ترکیبی از این دو کنترل را داراست. شما می توانید برای رفتن به یک نقطه ، آنجا را دوبار پشت سر هم لمس کنید و همچنین با یکبار لمس بر روی دشمنان به سمتشان نشانه روید ، البته شما همیشه آنالوگ ها را در کنار خود خواهید داشت! برای مثال شما می توانید برای حرکت به یک نقطه آن را دوبار لمس کرده و در هنگام حرکت می توانید با آنالوگ ها هر جا را که خواستید نشانه بروید و تیر بزنید.


    این به این معنی است ک شما می توانید که بر یک کار تمرکز بیشتری داشته باشید . مثلا در بازیهایی که فقط از یکی از این دو نوع کنترل پشتیبانی می کنند وقتی که می خواهید به یکجا بدوید و سپس پشت سر خود را نگاه کنید و تیر بزنید ، احتمالا با مشکل مواجه می شوید . ولی اینکار در DX: The Fall فوق العاده است.
    تعدادی دکمه مجازی نیز دور صفحه را احاطه کرده اند که به شما اجازه می دهد که مثلا شلیک کنید و یا بنشینید و بایستید ، نارنجک پرتاب کنید و کاور بگیرید .


    به طور کل کنترل و HUD در DX: The Fall به نوعی در هم آمیختگی چندین کنترل لمسی اند که قبلا در بازی ها به کار رفته است.
    همانطور که می دانید ، بن ساکسون (شخصیت اصلی) مانند بسیاری از کاراکتر های جهان Deus Ex ، با ماشین های مکانیکی در آمیخته(!) شده که به او قدرت های خارق العاده ای می دهد ، همینطور که بازی میکنید ، شما می توانید توانایی های او را آپگرید کنید و توانایی های بیشتری به او بدهید . شما می توانید بن را هر جوری که دوست دارید درست کنید (آپگرید کنید) شما می توانید او را به یک قاتل خاموش و بی صدا و یا یک مردی که فقط میخواهد به جنگ برود و از دشمن نمی ترسد تبدیل کنید .




    همان طور که قبل از انتشار بازی انتظار می رفت،گرافیک DX TF یک گامی بزرگ از سوی استدیو سازنده ی آن است.می توان گفت یکی از باشکوه ترین بخش های TF به طراحی هنری و تم مخصوص آن مربوط می شود.همان تم زرد رنگ مایل به نارنجی.این تم با شما سخن می گوید.سخنی که گاهی به سیاهی شب های DX نیز، بی شباهت نیست.همان طور که به خاطر دارید،DX،یک بیان مستقیم داشت.یعنی بیان تمام فساد های سیاسی و مذهبی.(برای مثال بخشی از مراحل DX به طور کامل حذف شد و دلیلش هم بیان کردن چهره ی کاخ سفید در طی یک مرحله بود،و دستور حذف شدن آن از سوی دولت آمریکا صادر شد!)این عنوان چهره ی اصلی سیاستمداران و ثروت مندان را بیان می کند و از اهداف آن ها سخن می گوید.این تم ،یک تم به خصوص است که ممکن است بسیاری روی خوش به آن نشان ندهند.اما DX،از همان اول بر روی بیان کردن تفاوت های شخصیت های به ظاهر بزگ،تمرکز داشت .همان طور که می دانید این موارد ذکر شده در بسیاری موارد برای شرکت سازنده گران تمام شد.حتی همانطور که دیدم،این تم در نسخه ی دوم و حتی HR به مراتب کمتر شده بود،اما باز هم (به مراتب کمتر)وجود داشت.به طور کلی،صحبت کردن درمورد DX،بدون تم با شکوهش،غیر ممکن است.هر چند این تم در اولین نسخه با سایر موارد تفاوت داشت.علاوه بر کمتر شدن مبحث های سیاسی و مذهبی در HR،تم کلی DX به آبی مایل به سیاه دلالت می کرد،اما چیزی که در HR شاهد آن بودیم،یک تم طلایی رنگ(زرد مایل به نارنجی)بود.به مانند HR،سازندگان Deus Ex: The Fall به تم کلی محیط طلایی رنگ وفا دار بوده اند.این یک ترکیب هنری عالی است و با گرافیک فنی خوب،ترکیب شده است تا شاهد یک بنچمارک دیگر در گرافیک عناوین FPS پلتفرم های همراه باشیم.البته درخشش این جلوه های بصری باشکوه را باید روی دیوایس های High End تجربه کرد و انتظار می رود که دارندگان دیوایس های قدیمی (تر)،نتوانند تجربه چندان جالبی و با فریم ریت بالا(و ثابت) داشته باشند.موتوری که سازندگان برای ساخت این عنوان در نظر گرفته اند، Unity Engine می باشد.همانطور که می دانید،این موتور در سال های اخیر به مراتب معروف تر و پرکاربرد تر از گذشته شده و یکی از مزایای آن هم ساپورت کردن دیوایس های متعدد می باشد.




    خوشبختانه سازندگان توانسته اند به خروجی خوبی دست یابند.از شخصیت قهرمان بازی گرفته تا تمامی تکسچر ها همگی در حد بسیار عالی ای قرار دارند.کیفیت بافت های محیط در مقایسه با بسیاری از عناوین FPS موبایل حرف های بسیاری برای گفتن دارد.شایسته نیست که TF را با بازی های FPS اکشن محور پلتفرم های همراه مقایسه کنیم،زیرا اولا هسته ی اصلی گیم پلی TF بر مبنای مخفی کاری چیده شده است،در حالی که سری عناوین شوتری با تم اکشن مثل MC (یا اصلا آخرین نسخه ی آن یعنی MC4)صرفا یک بازی شوتر اکشن محور است و هیچ کدام از المان های نقش آفرینی سری DX در آن گنجانده نشده.به طور کلی مقایسه این دوبازی ،یعنی مقایسه دو سبک متفاوت و در این بین سری MC به طور کلی از یک اتمسفر کاملا متفاوت نسبت به DX بهره مند است و بسیاری از المان هایی که باعث محبوب شدن سری MC شده است،از فرانچایز سالانه COD قرض گرفته شده است.البته بنده هم چندین بار تأکید کرده ام که ذهنیت ما تا کنون از گیملافت،صرفا یک ناشر بزرگ بوده است که بسیاری از المان های موفق بازی های بزرگ را در تایتل های سالانه خود پیاده کرده است.(البته نه به صورت موفق)وجود المان های مخفی کاری در TF باعث شده که تم کلی آن با سایر شوتر ها فرق اساسی داشته باشد،پس بهتر است فعلا از مقایسه کردن این عنوان،با هر FPS همراهی (در اندروید،iOS)دست نگه داریم.جزییات و تنوع لوکیشن ها بسیار عالی است،اما همچنان یکسری موارد نیاز به رشد دارد.برای مثال چهره ی دشمنان و همچنین موشن کپچر و هوش مصنوعی آنها.NPC ها نیز به طور کلی نیاز به تحول دارند.چه mo cap هایشان،چه بافت و چهره.


    بخشی از سخنان سایت GamesBeat درمورد این عنوان:


    The Fall سریع و روان بر رو نسل چهارم آیپد اجرا می شود و کاهش فریم ریت به طور قابل ملاحظه در آن دیده نمی شود.محیط ها پر جزئیات هستند،به خصوص خیابان های Panama City که با تابش نور بر آنها ،بیشتر جلوه می کنند.مدل های شخصیت ها چندان جذاب نیستند و متأسفانه The Fall به مانند HR در بخش انیمیشن مشکلاتی دارد.اما همچنان TF یک بازی با ارزش است. همچنین در اینجا به جملاتی از Matt Bertz عزیز (از سایت Game Informer) اشاره می کنیم:

    If Square Enix hopes to grow this brand further on mobile devices, it needs to find a suitable first-person control scheme or bite the bullet and support a gamepad. The technical feat of getting a game of this pedigree up and running on iOS is impressive. Without competent combat, however, all that work is for naught.

    بدون شک،یکی دیگر از فاکتور هایی اضافه شدنش باعث تاثیر گذار تر شدن اتمسفر Deus Ex: The Fall شده است،soundtrack های آن است که توسط آهنگ ساز مشهور آمریکایی یعنی Mark Morgan ساخته شده است.همچنین این آهنگساز،در بخش موسیقی RPG های افسانه ای،نظیر Fallout و Fallout 2 و از همه مهم تر Deus Ex: Human Revolution نیز soundtrack های طولانی ای را ساخته است که در جو کلی بازی تأثیر به سزایی داشته است.






    DX :TF را می توان عنوانی متفاوت در ژانر FPS در صنعت موبایل گیمینگ دانست و باید اعتراف کرد که N-Fusion و Eidos Montreal نهایت تلاش خود را کرده اند تا TF نسبت به همه ی عناوین در این سبک متمایز باشد. از طرفی حضور جدی یکی دیگر از ناشر های مطرح صنعت گیم , یعنی Square Enix باعث شده که انتظار ما از TF بالا برود و همچنین انتظار عناوین قوی تری را از این ناشر داشته باشیم . در سال های آینده قطعا ناشر های بزرگ گام های بزرگی در بخش موبایل گیمینگ خواهند برداشت ، به طوری که خودمان از مقایسه کردن پیشرفت های ip بزرگ متعجب شویم .


    نمرات:


    گرافیک: ۸٫۸
    صدا گزاری: ۹٫۲
    داستان: ۷
    گیم پلی: ۹


    نمره ی کلی: ۸٫۵


    نکات مثبت: سیستم customization عالی،تا حد زیادی وفا دار به HR، آپگرید کردن توانایی ها ، soundtrackهای زیبا و افکت های با کیفیت ، یکی از پروژه های نسبتا موق با Unity که در عناوین بزرگ اندروید کم تر دیده شده بود .


    نکات منفی: واکنش نه چندان جالب دشمنان،سیستم کنترل در اویل ممکن است چندان جالب نباشد اما در طی بازی به آن عادت می کنید ، در نسخه ی اولیه crash های متعدد دیده شده ،بخش داستانی بازی چیزی حدود ۶ ساعت است که برای یک عنوان با المان های RPG نسنجیده به نظر می رسد .

    ویرایش کامل[تنها کاربران عضو قادر به دیدن لینک میباشند.]
    My demise and my uprise, pray to God
    I just opened enough eyes later on

  2. 3 کاربر مقابل از 1997 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.

    Admin (1st November 2016),Devil hunter (13th August 2014)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •